اول) همه ائمه معصومین علیهم السلام درصدد تشکیل جکومت اسلامی بودند،درسایه حکومت دینی است که می شود به اسلام عزیز جامه عمل پوشاند.یکی از عوامل عقب ماندگی کشورهای اسلامی نبود حکومت دینی در آن هاست. ظهور امام زمان(عج) و دعا برای ایشان به چه معناست؟ آیا غیر از این است که هدف حضرت تشکیل حکومت دینی در جهان است؟ و الا اگر منظور از ظهور ، حضور ظاهری امام باشد که قبلا در صدر اسلام و سال های بعدی امام در میان مردم بوده است. فلذا منظور از ظهور حضرت ، تشکیل و بسط حکومت دینی و مهدوی است . تئوری حکومت دینی که از همان روزهای آغازین مبارزات امام خمینی (ره) در نوشته ها و سخنرانیهای ایشان مطرح شد، هم نشان از آگاهی و اشراف سیاسی ـ اجتماعی ایشان نسبت به اوضاع و شرایط زمانه خودشان داشت و هم نوعی رویکرد به اسوه های حکومتی اصیل در فرهنگ سیاسی ـ حکومتی اسلام و عقاید و باورهای مکتب راستین تشیع بود.
مزایا و ویژگی هایی که حضرت امام در افکار و اندیشه های خودشان در تئوری حکومتی دینی مطرح می ساختند، نوعی تلاشهای فکری در مسیر احیای اندیشه های اصیل حکومتی و بازگشت به حکومت راستین اسلام و در رأس آنها حکومت ائمه اطهار و در زمان غیبت حکومت ولی فقیه بود. پیشرفت و عدالت-اتکا به ارای مردم - اجرای قانون – مبارزه با فساد و رانت خواری – جلوگیری از فتنه های توطئه گران – مبارزه با استکبار -نجات مردم محروم، و مبارزه با سلطه گری و سلطه جویی را میتوان از مهمترین اهداف تشکیل حکومت دینی دانست. دوم) علاوه بر آن، قانون حاکم بر حکومت اسلامی منحصراً قانون الهی است و امام خمینی میفرماید «حاکمیت منحصر به خداست و قانون، فرمان و حکم خداست. قانون اسلام، یا فرمان خدا، بر همه افراد و بر دولت اسلامى حکومت تام دارد. همه افراد، از رسول اکرم(ص) گرفته تا خلفاى آن حضرت و سایر افراد تا ابد تابع قانون هستند، همان قانونى که از طرف خداى تبارک و تعالى نازل شده و در لسان قرآن و نبى اکرم(ص) بیان شده است.» اظهارات فائزه هاشمی در نفی حکومت دینی بیان گر آن است که او یا از حقیقت حکومت دینی اطلاع کافی ندارد یا به دنبال تامین نظرات و دیدگاه و منافع شوم خود و همفکرانش است. یادآوری عملکرد او و اعضای خانوده اش در دفاع از بهاییت به عنوان عناصر اسراییل در ایران و مجاهدین خلق ، فتنه 88 و مدیریت آشوب ها و کودتای خیابانی، رانت خواری و فساد های اقتصادی ، جرائم امنیتی و اقدام علیه امنیت ملی ، کمک به تشدید تحریم های ظالمانه و ... که کارآمدی نظام و مردم را زیرسوال میبرد، نشانگر آن است که او و اعضای خانواده اش از قبل پروژه ای را پیاده میکنند که قلب حکومت دینی و جمهوری اسلامی را هدف گرفته است. و جالب تر از همه سکوت و بعضا حمایت علنی شخص آقای هاشمی رفسنجانی هم در عملکرد اعضای خانواده اش قابل تامل است! نکته دیگر اینکه ایستادگی انقلاب در برابر زیاده خواهی ها و رانت خواری و فساد و فتنه باعث شده تا سخت صدای مخالفان و مفسدین نظام را در بیاورد که فائزه هاشمی در سالهای اخیر تبدیل به تریبون این افراد و گروه ها شده است.باید گفت مشکل امثال شما زالوصفتان هستید نه حکومت دینی! اگر حکومت دینی را قبول ندارید چرا سر سفره حکومت دینی نشسته اید؟ چرا در انتخابات مجلس شورای اسلامی کاندیدا شدید؟ اگر پدر شما در راس حکومت بود این حرف را می زدید؟ نفی حکومت دینی و قبول جامع بودن و کامل بودن دین اسلام در سخنان فائزه هاشمی از خنده دارترین صحبت های او در چندسال اخیر است که نشان میدهد او ذره ای از مبانی سیاسی و حکومتی دین اسلام را درک نکرده است و صد البته که اندیشه ای سکولار و لیبرال در خود پرورانده است. علاوه بر نفی حکومت دینی، او در سخنانش عملکرد ولی فقیه و رهبر انقلاب را هم زیر سوال می برد؛ او و همفکران و طرفدارانش در این سالها حتی یک انتقاد منطقی و عقلانی هم بر رهبری نظام و حکومت نداشته اند و دست به آشوب و خشونت و شورش علیه جمهوریت زده اند.
لذا اظهارات ناآگاهانه و ساختارشکنانه فائزه هاشمی خیلی از مبانی و اصول اسلامی و انقلاب را زیر سوال می برد.
صرفنظر از پاسخ به این شبهه که بارها توسط عالمان و دلسوزان داده شده و در سیره ی معصومان(ع) کاملا واضح است، و صرفنظر از آنکه این سخنان بازتابی از رفتار و منش لیبرالی پدرش در عرصه ی سیاسی و تربیت در جت اسکی خانوادگی آقای هاشمی در روز تاسوعا و .... است، اما جسارت فائزه ی هاشمی در هتک مقدسات و حمله به مبانی نظام و اسلام، این سوال را ایجاد می کند که دستگاه قضایی چه موقع قصد برخورد با وی را دارد؟چرا امثال استاد حسن عباسی که از مجاهدان دفاع مقدس نظامی و فرهنگی و جنگ نرم و تببین و بصیرت افزایی و...است بازداشت می شود و امثال فائزه هاشمی آزادانه اصول نظام و انقلاب را زیر سوال می برند؟
اگر فرد دیگری غیر از فرزند آقای رفسنجانی چنین جرائمی را انجام می داد، آیا باز هم از مصونیت برخوردار بود؟
آیا سکوت و بی توجهی مخصوصا از سوی صاحبان تریبون و بزرگان، عامل ایجاد شبهه و نگرانی و تردید در میان مردم نیست؟
نظرات شما عزیزان: